عزیز من!
دیروز بهترین دوستم عاشقانه هایش را برایم مرور می کرد .. با حرارت خاصی از رابطه های خاصش می گفت و بعد از اعتماد و اعتماد بی حدش به من .. و این امن بودن رو در لابلای حرارت داستان هایش چندین بار تکرار کرد.
اما اینهایی که می گفت اصلاً عشق نبود .. بوی وفاداری در حرفهایش نمی شنیدم .. عشق با دوری حرارتش بیشتر می شود و شعله هایش زبانه می گیرد .. اصلاً عشق یعنی تعصب و غیرت .. عاشق اجازه نمی دهد اسم معشوقش بر سر زبانها بیفتد.

بگذار قصه از سر بگیرم
رویای جاودانه من!
در کویر چشمهایت،
هبوط کنم ...