بانوی نازنین

چه سکوت مبهمی کرده ای!

من همیشه از سکوت می ترسیدم .. چرا که " سکوت سرشار از ناگفته هاست"

سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست بلکه دقیقاً نقطه عکس رضایت و به علامت اعتراض معنایش می کنند.

اما در مورد تو، سکوت برایم متمایزتر و متفاوتتر از این دریافتهاست ...

من هنوز بارقه های عشقمان را پرحرارت احساس می کنم .. من هنوز پژواک صدای نازنینت را در گوشم حس میکنم .. من هنوز روزی هزار بار نامت را بر زبان دلم جاری می کنم.

من هر روز چشمهای تو را می بینم و چشمهایم را باز می کنم .. و بازوانم را هر روز تنگتر می کنم که تنگ در آغوشت بگیرم .. مبادا فاصله ای بینمان بیفتد ...