عقربه ها از پی هم می دوند

لحظه قرارها گم،

بی قراری بیداد،

انگار

ریزش آنهمه برگ خزان

بی اثر بود

حالا

رعد و برقهای بهاری را انتظار می کشم ...


محمد رضا - اسفندماه 94