یادش بخیر چقدر با قلم و دوات می نوشتم .. تو اینهمه شهر به شهر رفتن و اسبابکشی سالهای گذشته دفترهام از بین رفتن .. یکی از دواتهامو بعد بیست سال نگهش داشتم و کم کم تو خودنویسم می ریزمش .. اما بنا ندارم تمومش کنم.

دوباره باید شروع کنم به نوشتن ...

باید مشق سکوت رو تمرین کنم ...

سکوت سخته ...

اما تمرینش می کنم ...