یادش بخیر چقدر با قلم و دوات می نوشتم .. تو اینهمه شهر به شهر رفتن و اسبابکشی سالهای گذشته دفترهام از بین رفتن .. یکی از دواتهامو بعد بیست سال نگهش داشتم و کم کم تو خودنویسم می ریزمش .. اما بنا ندارم تمومش کنم.
دوباره باید شروع کنم به نوشتن ...
باید مشق سکوت رو تمرین کنم ...
سکوت سخته ...
اما تمرینش می کنم ...
یاد دوران مدرسه و درس خوشنویسی افتادم، اما برعکس شما من اصلا در نوشتن با قلم و دوات مهارت نداشتم. نه خطاطی و نه نقاشی :(
این مشق سکوت هم مشکوک بودا :)
«سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست بلکه دقیقاً نقطه عکس رضایت و به علامت اعتراض معنایش می کنند.»